کد مطلب:148733 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:200

قرآن رکن اول علم اصول در مذهب شیعه
دیدیم كه ركن اول علم اصول در مذهب شیعه دوازده امامی قرآن است و دانشمند اصولی در درجه اول قوانین و احكام مذهب را از قرآن استخراج می كند و در قرآن بر طبق نظریه علمای شیعه دوازده امامی و علمای سایر فرق اسلامی دو نوع آیات هست یكی آیات (محكمات) و دیگری آیات (متشابهات) و دانشمندان تمام فرقه های اسلامی این حقیقت را قبول دارند برای این كه در خود قرآن تصریح گردیده كه دو نوع آیات در قرآن هست و قسمتی از آیات جزو محكمات است و قسمتی دیگر جزو متشابهات. در آیات محكمات كار دانشمند اصولی آسان است چون بدون این كه مجبور به تطبیق بشود از آیات محكمات قوانین و احكام اسلامی را استخراج می نماید و برای اجرا، در دسترس فقیه می گذارد. اما هنگام استخراج قوانین و احكام اسلامی از آیات متشابهات مجبور است كه آن ها را تطبیق نماید و با مطالعه چندین آیه، قانون و حكم را استخراج كند و تطبیق كردن آیات متشابهات با هم كار هر كس نیست و دانشمند اصولی تا وارد به علم قرآن نباشد نمی تواند آن كار دقیق را به خوبی به انجام برساند. در مورد آیات قرآن، بین علمای شیعه این عقیده وجود دارد كه آیا آن كتاب علاوه بر معنای ظاهری دارای معنای دیگر


نیز هست و آن معنی را كسانی می دانند كه علم قرآن را به خوبی فراگرفته باشند. علاوه بر معنای باطنی، آیات قرآن به عقیده همان دانشمندان دارای معنائی دیگر هست كه فقط امام آن را می داند و جز او كسی از معنای نهائی آیات مزبور مطلع نیست.

علمای اصول در مذهب شیعه دوازده امامی می گویند كه قسمتی از آیات قرآن كه جزو آیات متشابهات است دارای معنای باطنی نیست و علتش این است كه آیات مزبور مربوط است به امور دنیوی مسلمین و در واقع آن آیات یك قانون مدنی می باشد كه امور دنیوی و مادی مسلمین را منظم می كند و مسلمان ها مكلف هستند كه از آن قوانین برای اداره امور دنیوی و مادی خود اطاعت نمایند. فی المثل حكم مربوط به (زكوة) در قرآن نه معنای باطنی دارد كه علمای برجسته قرآن شناس آن را بدانند و نه دارای معنی نهائی است كه فقط امام از آن اطلاع داشته باشد و این نوع آیات احتیاج به تفسیر ندارد. اما مواردی در قرآن هست كه راجع به یك موضوع، چند آیه نازل شده و در مورد این آیات، دانشمند اصولی، چاره ندارد جز این كه مبادرت به تطبیق كند. این را هم بگوئیم كه معنای آیات متشابهات این نیست كه شبیه به هم هستند بلكه علمای مذهب شیعه دوازده امامی می گویند كه منظور از آیات متشابهات این است كه معنای آیات مزبور، مثل معنای آیات محكمات، در نظر اول به ذهن نمی رسد و باید در آن آیات عور كرد تا این كه به معنای آن ها پی برد. بحث مربوط به آیات محكمات و آیات متشابهات از قرن دوم هجری شروع شد و هنوز هم در جامعه علمای اسلامی از بین نرفته است و هر یك از فرقه های اسلامی، راجع به متشابهات نظریه ای دارند.

بعضی بر آنند كه آیات متشابهات باید مورد تفسیر قرار بگیرد و بدون تفسیر آن ها، نمی توان به احكام آن آیات پی برد. برخی می گویند كه آیات متشابهات احتیاج به شكافته شدن و تفسیر ندارد. بعضی عقیده دارند كه هیچ یك از آیات قرآن را چه از آیات محكمات، چه از آیات متشابهات نباید به كار بست مگر این كه از گفته امام راجع به آن آیه مطلع گردید. همین دسته از علمای مذهب شیعه دوازده امامی می گویند كه در قرآن، آیه ای نیست كه امامان معنای آن را نگفته باشند و باید حدیث هائی را كه امامان راجع به آیات قرآن گفته اند فراگرفت وبعد آن آیات را به كار بست. وظیفه دانشمند اصولی كه می خواهد از ركن اول اصول یعنی از قرآن، قوانین و احكام استخراج نماید این است كه تمام آنچه امامان راجع به آیات قرآن گفته اند فرابگیرد و آن وقت درصدد برآید كه از قرآن قوانین و احكام استخراج كند. نكته ای كه باید ذكر شود این است كه به قول (نولدكه) قرآن شناس آلمانی قرآن را در درجه اول كتابی است برای به وجود آوردن جامعه ای جدید و یك قانون اساسی است برای استوار كردن اركان آن جامعه. همچنان به قول نولدكه محمد (ص) پیغمبر اسلام در مورد به وجود آوردن یك جامعه جدید و دادن سازمان به آن جامعه، به راستی نبوغ داشته است. و به قول نولدكه در درجه اول یك مصلح و منجی بوده نه یك قانون گزار. نولدكه می گوید محمد (ص) اساس یك جامعه جدید را استوار كرد بدون این كه شعائر اعراب جزیرة العرب را از بین ببرد و فقط


عادات و رسومی را كه مضر بود، از بین برد و نبوغ او به قول نویسنده قرآن شناس آلمانی در این است كه یك جامعه جدید در عربستان به وجود آورد بدون این كه شعائر همان جامعه را از بین ببرد. نولدكه می گوید قرآن را باید در درجه اول یك كتاب تشكیلاتی دانست یعنی كتابی كه سازمان یك جامعه را به وجود می آورد و اركان را استوار می نماید بدون این كه زیاد وارد وضع قوانین شود. قوانین مدنی و جنائی كه در قرآن هست به قول نولدكه نسبت به جنبه تشكیلاتی و سازمان دهنده قرآن در اقلیت و محمد (ص) به قول نولدكه می دانسته كه بعد از این كه جامعه جدید تكوین شد و قوام گرفت، خود مبادرت به وضع قوانین برای اداره امور خویش خواهد كرد و به همین جهت بنابر گفته دانشمند آلمانی در قسمتی از آیات قرآن كه موسوم به متشابهات می باشد یك قسمت از احكام با صورت كلی ذكر شده و دارای جنبه اخص نیست و بر یك مورد معین اطلاق نمی شود و به همین جهت بنابر نظریه دانشمند آلمانی آن طور با لحن كلی و عمومی بیان شده كه مسلمان ها، در هر دوره، بتوانند آن آیات را با زندگی خود تطبیق كنند و از آن ها قوانینی استخراج نمایند كه متناسب با عصر زندگی آن ها باشد. در قسمت محكمات قرآن آیه ای وجود ندارد كه مفهوم آیه دیگر را تغییر بدهد. اما در قسمت متشابهات قرآن، آیاتی وجود دارد كه معنای آیات دیگر را تغییر می دهد و نولدكه می گوید از این جهت آن آیات دیده می شود كه آیات قرآن یك مرتبه نازل نشد و مدت بیست و سه سال طول كشید تا این كه آیات قرآن نازل گردید و در آغاز نزول آیات قرآن، بیش از دو مسلمان غیر از خود پیغمبر وجود نداشت یكی همسرش خدیجه و دیگری پسر عمویش علی بن ابی طالب (ع). ولی روزی كه پیغمبر رحلت كرد اسلام تمام عربستان را گرفته بود و ضرورت اقتضا می كرد احكامی كه در آغاز بعثت پیغمبر نازل شده بود تغییر كند و احكامی دیگر جای آن را بگیرد. به همین جهت در آیات متشابهات بعضی از آیات معنای بعضی دیگر را تغییر می دهد و هنگامی كه می خواستند آیات قرآن را جمع آوری كنند برای رعایت امانت در تدوین قرآن، تمام آیات را جمع آوری كردند و نوشتند و لو آیاتی كه به وسیله آیات دیگر مفهوم آن ها تغییر كرده بود. نولد كه می گوید آن چه در قرآن راجع به بهشت و جهنم گفته شده جنبه (سنبول) را دارد و از این جهت راجع به بهشت و جهنم با آن مضامین بیان شده كه اعراب بدوی كه فكرشان محدود بوده بفهمند.

راجع به بهشت در قرآن گفته شده كه جنت یا جنات باغی است بزرگ دارای درخت های سایه گستر و جوهای آب از زیر درخت ها یعنی از زیر انبوه شاخه های آن ها روان است و در بعضی از جوها، شیری كه هرگز فاسد نمی شود جاری است و در بعضی دیگر عسل جریان دارد و در بهشت، كسی پیر نمی شود و در همه عمر، جوانی را حفظ می نماید و می تواند همواره اگر مرد باشد از عشق دختران جوان و اگر زن باشد از عشق پسران جوان برخوردار شود. آنهائی كه گناهكار هستند یا آن هائی كه به پیغمبر اسلام ایمان نیاوردند به جهنم می روند و در آن جا دچار آتش ابدی می شوند و غذای آن ها در جهنم از


درختی است موسوم به (زقوم) و هرگز عذاب سكنه جهنم پایان ندارد و جهنم دارای مراتب یعنی طبقات متعدد است و هر قدر پائین تر بروند، عذاب شدیدتر می شود و آتش سوزان تر، و بدترین طبقات جهنم آخرین طبقه آن می باشد كه (اسفل السافلین) است و مشركین كه بعد از آمدن اسلام دست از پرستش بت ها برنداشته اند و كسانی كه بروی مسلمین شمشیر بكشند و در پائین ترین طبقه جهنم بسر خواهند برد. نولدكه می گوید این مضامین كه در قرآن دیده می شود همه، مضامین (سنبولیك) است و منظور از آتش جهنم و زیبا رویان بهشت آتش سوزان زمینی و زیاروی این دنیا نیست اما اگر قرآن به طرزی دیگر جهنم و بهشت را توصیف می كرد اعراب بدوی نمی فهمیدند و از ارتكاب گناه نمی ترسیدند. دانشمند اصولی شیعه هنگام استخراج قوانین و احكام از آیات قرآن، باید جهنم و بهشت را همان طور وصف نماید كه قرآن وصف كرده است و مفهوم واقعی آن دو را مسكوت بگذارد. چون افراد عادی نمی توانند بفهمند كه جهنم و بهشت واقعی چیست و اگر علمای اصولی معنای جهنم و بهشت را برای مردم بشكافند بیم آن ها از جهنم و امیدشان از بهشت از بین می رود. ولی دانشمندان، قرآن به قول نولدكه می دانند كه جهنم و بهشت واقعی چه می باشد و همچنان به قول دانشمند آلمانی، تمام آیات مربوط به جهنم و بهشت در قرآن باید تفسیر شود ولی آن تفسیر مخصوص طبقه ای خواهد بود كه بتوانند مفهوم جهنم و بهشت معنوی را ادراك كنند بدون این كه ایمان سست گردد و عقیده شان نسبت به آنچه نولدكه آن را (اشاتولوژی) می خواند از بین برود.

اشاتولوژی كه از زبان یونانی به تمام زبان های اروپائی راه یافته همان است كه مسلمین به اسم (معاد) می خوانند یعنی سرنوشت آدمی بعد از مرگ. در قرآن راجع به سرنوشت آدمی بعد از مرگ خیلی صحبت شده اما دانشمند اصولی شیعه این موضوع را مورد بحث قرار نمی دهد زیرا سرنوشت انسان بعد از مرگ (معاد) از اصول پنجگانه مذهب شیعه می باشد و گفتیم كه دانشمند اصولی، هرگز اصول مذهب شیعه را مورد بحث قرار نمی دهد و علم اصول علمی است كه بر خلاف اسم خود پیوسته در فروع مذهب شیعه دوازده امامی تفحص می نماید تا این كه از آن ها قوانین و احكام استخراج كند. دو موضوع در قرآن، بیش از مسائل دیگر مورد بحث قرار گرفته یكی اشاتولوژی یا سرنوشت آدمی بعد از مرگ و دیگری جهنم و بهشت.

در هیچ یك از كتاب های آسمانی راجع به معاد و جهنم و بهشت به اندازه قرآن بحث نشده است. در كتاب عهد عتیق و در انجیل های چهارگانه مسیحی راجع به معاد صحبت شده ولی نه به اندازه قرآن و دیگر این كه در عهد عتیق و انجیل های چهارگانه وصف جهنم و بهشت مثل قرآن نمی باشد و از این حیث قرآن در بین تمام كتابهای آسمانی منحصر بفرد است. نولدكه دانشمند آلمانی، معاد یعنی سرنوشت انسان را بعد از مرگ و همچنین وصف جهنم و بهشت را در قرآن، موثرترین ضابطه دین اسلام می داند و می گوید مسلمانی وجود ندارد كه از معاد نترسد برای این كه هر مسلمانی از مرگ بیم دارد اما نه از خود مرگ و


خاتمه یافتن زندگی بلكه، از چیزهائی كه بعد از مرگ منتظر اوست و گرنه مسلمان ها از خود مرگ نمی ترسید و بسیار دیده اند كه در جنگ ها برای كشته شدن بر یكدیگر سبقت گرفته اند. ولی طوری قرآن آن ها را از سرنوشت آدمی بعد از مرگ ترسانیده كه وظایف خود را به انجام می رسانید و اگر مسلمانی، وظائف مذهبی خود را به انجام نرساند از روی تنبلی است و در باطن ایمان دارد كه آن وظائف باید انجام بگیرد چون می داند كه اگر به انجام رسانیدن آن وظائف ایمان نداشته باشد بعد از مرگ دچار عذاب همیشگی خواهد شد.

نولدكه اظهار می كند در حالی كه قرآن، با سرنوشت انسان بعد از مرگ و وصف جهنم و بهشت موثرترین ضابطه ای را كه ممكن است در یك دین بوجود بیاید، بوجود آورده، آدمی را ناامید نمی كند و به آدمی بشارت می دهد كه در هر موقع می تواند به بخشایش خداوند پناهنده شود و با توجه، از او استدعای عفو نماید كه در آن صورت اگر گناه نكند بعد از مرگ به بهشت خواهد رفت و (مونتسكیو) نویسنده فرانسوی در كتاب خود به اسم روح القوانین، اصل مربوط به فواید عفو گناهكاران از طرف پادشاهان را از این اصل قرآن گرفته و در آن كتاب مونتسكیو اصل بخشایش پادشاهان را كه شامل گناهكاران می شود از اركان كشور داری دانسته است.

نولدكه می گوید اگر قرآن ننوشته بود كه بخشایش خداوند شامل گناهكار توبه كار می شود، ناامیدی به وجود می آمد و از آن ناامیدی ارتداد تولید می شد و مسلمان گناهكار چون راهی برای رهائی از عذاب جهنم نداشت مرتد می گردید ولی چون می داند كه با توجه و جلب بخشایش خداوند، می تواند از عذاب جهنم برهد دین خود را حفظ می نماید.